ساختار صفحه شما – سرفصل ها، بخش ها، و ترتیب/قالب بندی آنها- سرنخ های مهمی را در مورد محتوا و مرتبط بودن آن با عبارت جستجو به گوگل می دهد. این ساختار همچنین به خوانندگان کمک می کند تا با محتوای شما درگیر شوند و اطلاعات مورد نیاز خود را بیابند.
نادیده گرفتن ساختار صفحه، اضافه نکردن عنوان، و سازماندهی نکردن محتوای شما خوانایی را مختل می کند – و خوانندگان و موتورهای جستجو این را دوست ندارند.
یا، شاید وبلاگ شما به طور کلی وقتی به موضوع پایبند هستید خوب باشد، اما بخش های طولانی را نیز در مورد خدمات شرکت خود درج کرده اید که ربطی به آن موضوع ندارد. در این صورت، حذف این موارد فروش، محتوای شما را بسیار بهتر خواهد کرد.
گاهی اوقات برای مرتبط بودن به کلمات بیشتری نیاز دارید.
تعداد کلمات است نه یک عامل رتبه بندی
آیا طولانیتر کردن آن صفحه با محتوای مرتبطتر کمک میکند تا آن را به سمت موقعیتهای برتر در Google سوق دهد؟
حتی اگر محتوای شما عالی باشد، اگر به پرس و جوی جستجو و هدف پشت آن پرس و جو مرتبط نباشد، رتبه خوبی نخواهد داشت.
در کنار بررسی رقابت، باید هدف جستجوی کلمه کلیدی خود را نیز مطالعه کنید: بفهمید که جستجوگران وقتی آن کلمه کلیدی را در موتور جستجو مینویسند، میخواهند بدانند یا کشف کنند.
به عنوان مثال، برای کلمه کلیدی مانند “ماه چقدر دور است”، صفحه اول یک قطعه برجسته با پاسخ دقیق را به شما نشان می دهد. قبل از اینکه حتی یک نتیجه معمولی را ببینید، باید تا نیمه صفحه را به پایین اسکرول کنید.
تعداد کلمات مهم نیست بلکه ارتباط، کیفیت و بهینه سازی محتوای شما مهم است.
همه این موارد مهمتر از تعداد کلمات هستند، و اصلاح یا بهبود آنها نیز بیشتر برای بهبود پتانسیل محتوای شما برای نتایج واقعی مفید است.
تعداد کلمات را برای سئو فراموش کنید و روی ارتباط، کیفیت و بهینه سازی تمرکز کنید
اگر یک وبلاگ رتبه بندی نمی شود، به کیفیت آن قطعه نگاه کنید.
آیا نوشته واضح و جذاب است؟ آیا پیگیری آسان است؟
آیا وبلاگ سازماندهی شده است؟ آیا از یک نظم منطقی پیروی می کند؟
آیا محتوا اورجینال است؟ آیا موضوع را بدون کپی کردن یا بازخوانی آنچه قبلاً گفته شده ارائه می کند؟
آیا برای کاربران ایجاد شده است؟ آیا با مخاطب خاصی صحبت می کند؟ آیا برای آنها مفید است؟
آیا ادعاها و آمارها با منابع معتبر پشتیبانی می شود؟
آیا لینک ها با کیفیت بالا و مرتبط با متن هستند؟
(به هر حال، این به ساختار صفحه گره خورده است، اما به وضوح نوشتار و سازماندهی همه ایده ها و افکار نیز مربوط می شود.)
دریافت خبرنامه جستجوی روزانه بازاریابان به آن تکیه می کنند.
چگونه بهترین تعداد کلمات را برای یک وبلاگ یا مقاله تعیین کنیم
چرا این طور است؟ و چه چیزی بیشتر از تعداد کلمات مهم است؟ بیایید در مورد آن صحبت کنیم.
چرا بهترین تعداد کلمات برای سئو وجود ندارد؟
ابتدا به آنچه در گوگل برای کلمه کلیدی شما (رقبای برتر شما) رتبه بندی شده است نگاه کنید و طول و تعداد کلمات این مقالات را مطالعه کنید.
اما فقط به تعداد کلمات نگاه نکنید. به موارد دیگر مانند:
تعداد بخش های اصلی (H2s) در هر وبلاگ و آنچه که پوشش می دهد.
هر جنبه از موضوع چقدر عمیق توضیح داده شده است.
چه قسمت هایی کنار گذاشته می شوند یا از روی آن حذف می شوند.
این آخرین نکته به استراتژی بعدی برای بهبود محتوای شما مرتبط است.
کیفیت و خوانایی محتوا
به این ترتیب، سازندگان محتوا نگران طول محتوای خود هستند. “آیا 1000 کلمه برای رتبه بندی کافی است؟” تعجب می کنند “آیا باید همیشه برای همان تعداد کلمات در هر قطعه شلیک کنم؟”
اما این فرصت شما نیز برای تمایز است. اگر موضوع نیاز به جامعیت بیشتری نسبت به SERP دارد، در غوطه ور شدن و ارائه آن تردید نکنید – حتی اگر وبلاگ شما بسیار طولانی تر از میانگین باشد.
چرا محتوای بلند مدت نسبت به محتوای کوتاه رتبه بهتری دارد
و اگر محتوای خود را با توجه به این عوامل ویرایش کنید، ممکن است متوجه طولانی شدن محتوای خود شوید. اما این فقط یک محصول جانبی از تولید محتوای مفید برای یک جستجوی خاص است.
به همین دلیل است که تعداد کلمات کاملی برای سئو وجود ندارد.
افزودن 200 کلمه بیشتر به رتبه بندی شما کمکی نمی کند. 500 یا 1000 هم اضافه نمی شود.
برای این کار، خود نتایج را مطالعه کنید. صفحه اول گوگل نکات زیادی را در مورد آنچه جستجوگران از جستجوی کلمه کلیدی خاص نیاز دارند و می خواهند به شما ارائه می دهد.
یکی از رایج ترین سوالات تازه کارها در مورد محتوای سئو مربوط به تعداد کلمات است.
اما، موضوع این است که…
همه این موارد طول قطعه محتوای شما را مشخص می کند. به یاد داشته باشید، شما نه تنها در تلاش برای مطابقت با نتایج برتر هستید، بلکه سعی می کنید چیز بهتری خلق کنید.
2. هدف جستجوی موضوع/کلمه کلیدی را مطالعه کنید
به همین دلیل، همیشه صفحه خود را به بخش هایی با توضیحات مفید و توصیفی سازماندهی کنید سرفصل هاو آنها را برای خوانایی قالب بندی کنید. یک صفحه با ساختار خوب با محتوای عالی این پتانسیل را دارد که از یک صفحه با ساختار ضعیف بالاتر باشد – حتی اگر محتوای خوب در آن پنهان باشد.
ارتباط
شما می توانید طولانی ترین وبلاگ روی زمین را ایجاد کنید، اما اگر ضعیف نوشته شده باشد یا ناخوانا باشد، مهم نیست.
هیچ “اندازه ای مناسب برای همه” از نظر تعداد کلمات وجود ندارد که به طور خودکار احتمال رتبه بندی صفحات شما را افزایش دهد.
گاهی گوگل همه چیز را نمی داند.
بعد، خوانایی را در نظر بگیرید. آیا محتوای شما به خوبی قالب بندی و سازماندهی شده است تا کاربران بتوانند به راحتی آن را بخوانند، اسکن کنند یا در آن جستجو کنند تا اطلاعات خاصی را بیابند؟
بنابراین، چه چیزی به غیر از تعداد کلمات بیشتر، وبلاگ شما را بهتر می کند؟
اطمینان از هدف قرار دادن محتوا قصد کاربر از کلمه کلیدی وقتی جستجوگر کلمه کلیدی را در نوار جستجو تایپ می کند به دنبال چه نوع اطلاعاتی است؟ آن را فراهم کند.
اطمینان از کیفیت بالای محتوا. خوب نوشته شده است؟ مفید است؟ اصلی؟ با ارزش؟ آیا آموزش، اطلاع رسانی یا سرگرمی دارد؟
اطمینان از خوانایی محتوا. فرمتش خوبه؟ آیا قابل اسکن است؟ آیا عناوین توصیفی گنجانده شده است که محتوا را در بخشهایی سازماندهی میکند؟
اطمینان از کامل بودن محتوا آیا محتوای شما اطلاعات کلیدی را از دست داده است یا مقدار مناسبی را ارائه می دهد که جستجوگر را راضی می کند؟
گاهی اوقات شما به کلمات کمتری نیاز دارید.
و اگر روی نتیجه قطعه برجسته کلیک کنید، متوجه خواهید شد که محتوا تنها 156 کلمه است.
در اینجا چند استراتژی برای تعیین تعداد کلمات برای هر وبلاگی که ایجاد می کنید آورده شده است:
1. به رقابت نگاه کنید
همه این کارها را انجام دهید و محتوای شما به اندازه کافی خواهد بود.
به عنوان مثال، فرض کنید یک پست وبلاگی با هدف یک کلمه کلیدی ایجاد می کنید، اما رتبه بندی نمی شود.
منطق این است که از آنجایی که موتور جستجو به این قطعات محتوا رتبهبندی بالایی میدهد، به این معنی است که آنها معیارهای آن را برآورده میکنند. میزان عمق و مفید بودن آنها برای هدف جستجو منطقی است.
این بدان معناست که شما نباید محتوای اضافی را به یک صفحه نامربوط اضافه کنید، به این امید که محتوای طولانی تر باعث افزایش نتایج شود (اینطور نخواهد شد). در عوض، نحوه ایجاد آن صفحه را بیابید بیشتر مربوط به جستجوگران با ویرایش های هوشمند.
می دانیم که تعداد کلمات همه چیز نیست. پس چرا محتوای طولانی (هر چیزی بیش از 1000 کلمه) نسبت به محتوای کوتاه رتبه بهتری دارد؟
محتوای طولانی معمولاً در مقایسه با محتوای نازک، جامع است. محتوای طولانی تر است معمولا عمیق تر از محتوای کوتاه تر. جنبه های بیشتری از یک موضوع را پوشش می دهد، توضیح بیشتری ارائه می دهد و به طور کلی عمیق تر می شود. از آنجایی که محتوای طولانیتر معمولاً نازک نیست، به این معنی است که پتانسیل بهتری برای رتبهبندی دارد – اما فقط در صورتی که کلمه کلیدی محتوای طولانی را درخواست کند.
به طور طبیعی شامل کلمات کلیدی و فرصت های کلمات کلیدی بیشتری می شود. کلمات بیشتر = قرار دادن کلمات کلیدی طبیعی تر (به خصوص اصطلاحات و مترادف های مرتبط). ساده است. البته، اگر محتوای طولانی حاوی کلمات کلیدی باشد، برای رتبه بندی خوب استثنا است.
محتوای طولانی در اثبات تخصص و اقتدار شما بهتر است. محتوای طولانی مدت زمان و فضای بیشتری را در اختیار شما قرار می دهد تا بتوانید واقعاً خود را ثابت کنید. شما شانس بیشتری دارید که با پاراگراف های بیشتر به خواننده ارزشی بدهید که از طریق دانش تخصصی شما به دنبال آن است. البته، اگر محتوای طولانی شما پر از کرک باشد، برعکس عمل خواهید کرد: خوانندگان را از خود دور خواهید کرد.
راه های بهتری برای بهبود سئوی درون صفحه به غیر از تعداد کلمات
که همچنین یعنی همیشه بهتر نیست
سوال منصفانه موتورهای جستجو هنگام تعیین اینکه کدام محتوا را رتبه بندی می کنند به مجموعه ای از عوامل اهمیت می دهند. چرا شمارش کلمات یکی از آنها نیست؟
آخر از همه، از خود بپرسید و صادقانه پاسخ دهید: آیا محتوا ارزشی را ارائه می دهد – آیا با موفقیت به خواننده آموزش می دهد، آنها را آگاه می کند یا آنها را سرگرم می کند؟
یک مثال دیگر: شما یک وبلاگ مرتبط ایجاد کردید، اما عناوین شما توصیفی نیستند و هر بخش را دقیقاً برچسب گذاری نمی کنند. ویرایش سرفصلها بلافاصله خواندن وبلاگ شما را آسانتر و برای جستجوگران و گوگل مرتبطتر میکند.
نه، زیرا افزودن کلمات بیشتر لزوما آن را بهتر نمی کند. افزودن کلمات بیشتر باعث طولانی تر شدن آن می شود.
جستجوگران هنگام جستجوی این عبارت به دنبال خواندن یک مقاله کامل نیستند. آنها فقط یک پاسخ ساده (نیت اطلاعاتی) می خواهند. SERP (صفحه نتایج موتور جستجو) منعکس کننده آن است.
3. دانش تخصصی خود را در مورد موضوع تقویت کنید
این همچنین به این معنی است که تعداد کلمات کلی آنها معیار خوبی برای تعداد کلمات شماست.
به همین سادگی نیست.
تعداد کلمات مهم نیست چی میکند ماده است ارتباط آن کلمات با نیازهای جستجوگر.
طول ≠ کیفیت.
“بهترین تعداد کلمات برای سئو چیست؟”
آنها به دنبال چه هستند و چه مقدار اطلاعات برای ارضای نیاز دارند؟
به عنوان مثال، شاید شما موضوعات فرعی را در وبلاگ خود قرار داده اید، اما روی موضوعات مناسب تمرکز نکرده اید (مثلاً، در وبلاگی در مورد ساخت خانه سگ، به بحث در مورد انواع مختلف خانه های سگ در آنجا منحرف شده اید، زمانی که خوانندگان فقط می خواهند بدانند که چگونه یک ساختار ساده و کلاسیک بسازند).
مشخص کردن تعداد کلمات کلی برای عکسبرداری برای هر بار به شما کمک می کند محتوایی راضی کننده تولید کنید و تمام نکات مهم را پوشش دهد.
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً سرزمین موتور جستجو نیست. نویسندگان کارکنان در اینجا فهرست شده اند.
از آنجایی که طولانیتر همیشه به معنای بهتر نیست، چه راههای دیگری برای بهبود محتوای خود به جز افزودن یک سری کلمات اضافی وجود دارد؟
ساختار صفحه
هر محتوایی که برای سئو تولید می کنید بسته به موضوعی که در مورد آن می نویسید نیازهای متفاوتی دارد.
زمانی که در حال ایجاد محتوای سئو هستید، از شمارش کلمات استفاده نکنید، دستوری برای شکست است.
فرض کنید در موضوع/کلمه کلیدی که در حال تحقیق هستید متخصص هستید. شما حفره های خالی در دانش ارائه شده در محتوای برتر را مشاهده می کنید (موضوعاتی که جستجوگران نیاز دارند/می خواهند بدانند). این نشانه شما برای پر کردن این حفره ها با مقاله شما است.
بنابراین محتوای خود را برای فردی که به دنبال پاسخ است مرتبط تر کنید. آن را باکیفیت تر کنید تا ارزش بیشتری از آن بگیرند. آن را به خوبی بهینه کنید تا بهترین شانس برای رتبه بندی در موتورهای جستجو را داشته باشد.
این نمونهای است که تعداد کلمات شما از آنچه قبلاً وجود دارد منحرف میشود، بهخصوص اگر اطلاعات مهم زیادی در بالای Google در مورد موضوع وجود نداشته باشد.
اکنون که متوجه شدیم بهترین تعداد کلمات برای سئو وجود ندارد، میتوانیم تعداد کلمات مناسب را به صورت موردی تعیین کنیم.