چگونه از دام های رایج جلوگیری کنیم

اگر تعداد سایت‌های شما کوچک یا کم است، متا تگ‌ها می‌توانند راه خوبی باشند.

خط پایانی: موتورهای جستجو همیشه زبان و منطقه مورد نظر شما را تعیین نمی کنند. این به شما بستگی دارد که به آنها اطلاع دهید و تگ های hreflang و نقشه سایت بهترین راه برای انجام این کار هستند.

چرا این اتفاق می افتد؟ در بسیاری از موارد، به این دلیل است که نسخه آمریکایی وب سایت ابتدا راه اندازی شد. از آنجایی که سایت در کانادا ممکن است کم و بیش تکراری باشد، اولین سایت منتشر شده اغلب در SERP ها برنده می شود.

در حالی که این درست است که کسی در یک کشور اسپانیایی زبان احتمالاً می‌فهمد که شخصی در یک کشور اسپانیایی زبان دیگر چه می‌نویسد، این بدان معنا نیست که برای آنها طبیعی به نظر می‌رسد. در صورت وجود سوء تفاهم ممکن است ایجاد اعتماد چالش برانگیز باشد.

چالش دیگری که من اغلب می بینم، “نشت” ترافیک از یک کشور به کشور دیگر است. در اینجا یک مثال بر اساس آنچه در زندگی واقعی دیده ام آورده شده است:

  • یک فرد انگلیسی زبان در کانادا به دنبال چیزی است.
  • سایتی که برای مردم ایالات متحده در نظر گرفته شده است از سایتی که برای افراد در کانادا راه اندازی شده است بالاتر است.
  • این شخص در وب سایت ایالات متحده قرار می گیرد، جایی که احتمالاً بهترین تجربه را نخواهد داشت.
  • آنها جهش می کنند و به دنبال جایگزین بهتری می گردند.

نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً سرزمین موتور جستجو نیست. نویسندگان کارکنان در اینجا فهرست شده اند.


منبع: https://searchengineland.com/international-seo-how-to-avoid-common-translation-and-localization-pitfalls-392510

تا همین اواخر، کنسول جستجوی گوگل قابلیتی داشت که به صاحبان وب سایت اجازه می داد مشخص کنند کدام کشور برای یک وب سایت مناسب است. متأسفانه، این ویژگی در ماه آگوست منسوخ شد.

از زمانی که این مسیر را ترک کردم و شروع به کار بر روی وب سایت کردم، در حرفه سئوی خود بر روی وب سایت های بسیاری برای مشاغل بین المللی کار کرده ام. برخی کوچکتر بوده اند و فقط در ایالات متحده و کانادا فعالیت می کنند، در حالی که برخی دیگر شرکت های جهانی بودند.

یکی از شرم آورترین لحظات شغلی من زمانی اتفاق افتاد که در حین یک نان تست در میان یک گروه بین المللی، عبارت “به سلامتی شما” را با “ایستگاه قطار” به زبان دیگری اشتباه گرفتم.

این به طور بالقوه می‌تواند باعث شود که وب‌سایت ترافیک جستجوی زیادی را از دست بدهد که ممکن است اگر محتوای خود را بر اساس خطوط زبانی و منطقه‌ای سازماندهی می‌کرد.

توصیه: حتی اگر از ترجمه ماشینی استفاده می کنید، از یک سخنران بومی یا نزدیک به بومی بخواهید کپی را بررسی کند

این تجربه ترکیبی به من این امکان را می دهد که زمینه های مشترکی را ببینم که باید از آنها در سئوی بین المللی اجتناب کرد که به دو دسته اصلی تقسیم می شوند:

  • ترجمه.
  • بومی سازی.

ترجمه تقلبی

اگر اکوسیستم دیجیتال شما از گزینه های زبان و منطقه متعددی پشتیبانی می کند، نقشه سایت hreflang XML گزینه بهتری است زیرا مدیریت آن آسان تر است و خطوط اضافی کد را در یک فایل جداگانه بارگذاری می کند.

اگر در رستورانی سفارش می‌دهید، در مورد بازی هاکی صحبت می‌کنید یا می‌پرسید سرویس‌های بهداشتی کجا هستند، این یک چیز است که قصد خود را مشخص کنید. این یک کپی بازاریابی نوشتن دیگر برای ویجتی است که می‌خواهید در اروپا بفروشید.

توصیه: مترجمان بومی یا نزدیک به بومی را برای ترجمه نسخه خود استخدام کنید

با این حال، این نوع اشتباه ترجمه خنده دار نیست و به موفقیت یک تجارت در سطح بین المللی کمک نمی کند. اشتباهات در جمله بندی، دستور زبان و عبارات اصطلاحی می تواند به شانس سایت برای رتبه بندی خوب آسیب برساند و تبدیل ها را از بین ببرد.

ایراد اصلی که هنگام توصیه به استخدام افراد برای ترجمه محتوا می‌شنوم، هزینه است. بله، هزینه ای در بر دارد، اما اگر می خواهید در سطح جهانی تجارت کنید، این بخشی از قیمت انجام کسب و کار است که باید در نظر گرفته شود.

استفاده از API برای ترجمه خودکار یک وب سایت یک نقطه ضعف دیگر نیز دارد: بسته به نحوه اجرای قطعه ترجمه، محتوای ترجمه شده ممکن است برای موتورهای جستجو نامرئی باشد.

استفاده از TLD ها یا زیر دامنه های سطح کشور خوب است، اما آن ها به تنهایی سیگنال های کافی برای موتورهای جستجو نیستند. در مثال بالا، یک .CA عالی به زبان انگلیسی کانادایی و فرانسوی کانادایی موجود بود که به اندازه وب‌سایت در نظر گرفته شده برای ایالات متحده کلیک نمی‌کرد.

توصیه: hreflang را برای اکوسیستم دیجیتال چند زبانه و چند منطقه ای خود پیاده کنید

دریافت خبرنامه جستجوی روزانه بازاریابان به آن تکیه می کنند.


بومی سازی اشتباه

من عصبی بودم و کلمات زبان دیگر برای این دو گفته کاملاً شبیه به هم بودند. در حالی که همه به خرج من خندیدند، یخ بین دو گروه را شکست و به موفقیت سفر کمک کرد.

یکی از خطاهایی که من گاهی اوقات می بینم شامل ترجمه توسط افرادی است که در زبان مقصد معادل بومی نیستند. من به دو زبان غیر از انگلیسی نسبتاً مسلط هستم، اما محدودیت‌های خود را می‌دانم و متن ترجمه‌شده را برای یک وب‌سایت به هیچ‌یک از آنها منتشر نمی‌کنم.

حتی وقتی ترجمه‌های ماشینی خوب هستند، می‌توانند تحت تأثیر چیزهای زیادی مانند تفاوت‌های دیالکتیکی و اصطلاحی باشند. وقتی لهجه‌های متعدد اسپانیایی را به تنهایی در نظر بگیرید، می‌تواند سرتان را شنا کند.

قبل از اینکه در دیجیتال مارکتینگ شروع کنم، حرفه من شامل کارهای ترجمه به زبان خارجی بود.

Hreflang مجموعه ای از متا تگ ها یا نقشه سایت XML است که مشخص می کند یک وب سایت یا صفحه وب برای کدام زبان و کشور (منطقه) در نظر گرفته شده است.

ترجمه ماشینی راه درازی را پیموده است، اما هنوز آنقدر خوب نیست که بتوان برای ترجمه کپی وب سایت به آن تکیه کرد. Google توصیه می‌کند از کپی ترجمه‌شده ماشینی بدون بازبینی انسانی در آنها استفاده نکنیدسیاست های هرزنامه برای جستجوی وب Google

و با “بومی یا نزدیک به بومی”، در نظر گرفتن موقعیت مکانی یک فرد علاوه بر مهارت زبانی آنها ضروری است.


محلی‌سازی به معنای چیزی بیشتر از زبان است، بلکه شامل اندازه‌گیری‌ها (امپریال در مقابل متریک)، واحد پولی و غیره است.

برخی از وب سایت ها سعی می کنند با استفاده از ترجمه ماشینی هزینه را دور بزنند. یکی از پیاده‌سازی‌های رایجی که در این مورد مشاهده می‌کنم، استفاده از Google Translate API از طریق یک افزونه وردپرس یا با افزودن جاوا اسکریپت ساده به وب‌سایت است.

برای یکی از برندهایی که با آن کار کردم، تقریباً تمام کلیک‌ها روی جستجوهای انجام شده در کانادا به وب‌سایتی که برای مخاطبان آمریکایی در نظر گرفته شده بود، می‌افتد. نرخ پرش نجومی بود، در حالی که نرخ تعامل حداقل بود. واضح است که این تجربه بدی برای دوستان ما در کانادا بود.

وقتی به درستی انجام شود، می‌تواند ابزاری قدرتمند برای کمک به موتورهای جستجو برای ارسال افراد به مناسب‌ترین نسخه وب‌سایت شما باشد. این هست توصیه گوگل برای کمک به آنها برای درک بهتر اینکه چگونه می خواهید کارها را انجام دهید.