تصویری از کودکی خود را باز کنید. به آن چهره کوچک نگاه کنید و بپرسید: «آیا هر بار که گزارشی ارسال می کنید، درخواست شغلی می دهید یا می فرستید برای سخنرانی در یک کنفرانس، بخواهید به خودتان باور داشته باشید، خیلی زیاد است؟»
دریافت خبرنامه جستجوی روزانه بازاریابان به آن تکیه می کنند.
این ناشی از یادآوری عدم تایید و غفلت عاطفی توسط والدین یا شخصیت های مادری/پدری است که با آنها بزرگ شده ایم.
لحظه ای که شروع به کار روی رها کردن می کنیم، شروع به درمان می کنیم.
در شروع حرفه سئوی خود، می خواستم بسیاری از کارها را به خوبی انجام دهم. من می خواستم آن کسی باشم که:
از ساعت 7 صبح تا 9 شب در دفتر بود
روز را با انرژی فوق العاده، با انگیزه، سرسخت و با انگیزه زیادی از موفقیت های روزانه خود پشت سر گذاشتند.
به شدت روسا و هم تیمی هایش را تحت تاثیر قرار داد.
مدام تبلیغ می شد.
کار بزرگی را تحت ضرب الاجل های مضحک فشرده ارائه کرد، اما هنوز نتوانسته است قرار ملاقات ها، کنفرانس ها، صحبت ها و سخنرانی ها و شام با دوستان را از دست بدهد.
به یاد داشته باشید که در بیشتر موارد، کسانی که از نظر عاطفی ما را در کودکی نادیده می گرفتند به این معنی نیست که ما را دوست نداشتند. شاید بلد نبودند بگویند.
انگیزه واقعی یک کمال گرا رسیدن به موفقیت شغلی نیست، بلکه این است که احساس کند یک انسان ارزشمند است.
این راهی است که با خود مهربان باشیم و اجازه دهیم همه آن احساسات خشم بیرون بیایند، آنها را تصدیق کنید، بگذار آنها باشند و ادامه دهند.
4. بخشش و رها کردن
در ذات انسانی ما این است که چیزهایی را جذاب و پر زرق و برق پیدا کنیم که دست نیافتنی و در برخی موارد غیرقابل دسترس به نظر می رسند.
"مرا دوست داشته باش، مثل من، مرا بپذیر، دنبالم کن" ناخودآگاه هر روز در اعمال آنها نمایان می شود.
مهم است که با خود مهربان باشیم و درک کنیم که شایسته پذیرش هستیم. اگر به هر دلیلی مقصر نباشیم هرگز تقصیر ما نیست.
2. شفقت به خود
اگر این کار را نکنیم، تغییر طرز فکری که باعث می شود با این تصور که انسان های بی ارزشی هستیم، به شدت کار کنیم، به همان اندازه مهم است.
فکر یافتن مسائلی در مورد این شخصیت ها برای ارتباط بیشتر آنها با زندگی منسوخ ما ممکن است عمیقاً ناخوشایند به نظر برسد.
وقتی شروع به شفا می کنیم، بیشتر به خودمان اهمیت می دهیم و کمتر به تحت تاثیر قرار دادن یا جلب رضایت دیگران اهمیت می دهیم. به عبارت هولناک، وقتی شفا می گیریم، بر هنر تسلیم نشدن مسلط می شویم.
کمال گرایی از عشق به این نیست که همیشه چیزها را مرتب ببینیم و هیچ اشتباهی نکنیم. منشا آن بسیار تاریک تر است.
با این حال، از آنجایی که موضوع اصلی کمال گرا بودن با کار شروع نشد، پس نمی تواند راه حل باشد.
عمیق تر حفاری کنید:
برای ارزش دادن به چیزی باید هزینه کرد ما.
پذیرفته شدن، ارزش گذاری و تحسین شدن بر عهده کارفرمایان ما یا جامعه سئو نیست.
کار و رسانه های اجتماعی صرفاً راهی هستند که در نظر ما قابل قبول تر شوند.
ما باید دوره های تقویم را رزرو کنیم تا کاری جز با خود نداشته باشیم.
خوب کار کردن و جاه طلب بودن اهداف قابل تحسینی هستند. با این حال، زمانی که از آن برای پنهان کردن میل به جبران کمبود محبت اولیه استفاده می شود، به نشانه آشفتگی روانی تبدیل می شود.
3. استراحت و خودآگاهی
یادگیری توسعه خودآگاهی، مسئولیت پذیری و رها کردن ضروری است.
درباره نویسنده
این مقاله نشان می دهد که چرا باید در مورد کمال گرایی صحبت کنیم و چگونه متخصصان سئو می توانند بر تمایلات کمال گرایی ناسالم غلبه کنند.
کمال گرایی در محیط کار
صرف نظر از صنعت، متخصصان جوان تمایل دارند افرادی را تحسین کنند که به نظر می رسد سبک زندگی "عالی" دارند و آنها را روی یک پایه قرار می دهند. ما آنها را مظهر موفقیت می دانیم و عنوان درخشان و پر زرق و برق «کمال گرا» را به آنها می دهیم.
وقتی سعی می کنیم تصویری را که از خود ساخته ایم شکست دهیم، به کمال گرا تبدیل می شویم:
به محض شروع کار در سئو، کمال گرایی اتفاق نیفتاد.
ماریا آملی وایت به عنوان رئیس SEO در Kurt Geiger یک خرده فروش لوکس بریتانیایی با امتیازاتی در فروشگاه های لوکس مانند Harrods و Selfridges در بریتانیا کار می کند. ماریا کارشناسی ارشد تحقیقات روانشناسی از دانشگاه آکسفورد است و بیش از 12 سال در سئو کار کرده است و در سئوی فنی، سئوی بین المللی، سئوی محلی و روابط عمومی دیجیتال تخصص دارد.
من از تلاش کسانی که هدفشان کمال گرایی است انتقاد نمی کنم. در جامعه سئو، ما در موقعیت خوش شانسی هستیم که دریافت کننده کارهای شگفت انگیز آنها هستیم.
پاسخ شما چه خواهد بود؟
کسانی که به نام «خواستن بهترین ها برای ما» باعث می شدند همیشه احساس بی کفایتی کنیم، احتمالاً زندگی خود را از طریق ما می گذرانند و ممکن است واقعاً بهترین ها را برای ما می خواستند.
نگرانی در اینجا اثرات ناگفته - و بنابراین ناشناخته - کمال گرایی بر روح و سلامت روان ما است.
ریشه های کمال گرایی
از میان 464 متخصص سئو، 30.2 درصد خود را کمال گرا می دانند نظرسنجی توییتر من اخیرا دویدم.
شاید همیشه در درون ما بوده است و در آغاز کارمان به طور چشمگیری تجلی یافته است.
چرا کمال گرا می شویم؟
غفلت عاطفی ما را به ایجاد مقایسه با خود، ایده آل سازی، رقابت سمی و توانایی یادگیری خودمان در درون و پذیرش دیگران فقط به دلیل ویرایش بسیار بیرونی آنها سوق می دهد.
انتظارات کمال گرایانه می تواند ما را در حرفه مان باز دارد. 30 درصد از کارمندان به دلیل آن به ترک محل کار خود فکر می کنند تحقیق گروه هاردین.
در اینجا چهار نکته برای کمک به غلبه بر کمال گرایی آورده شده است.
1. کانال سازی سالم
احساس درونی بی کفایتی آنقدر در ذهن ما قوی و وحشتناک می شود که آماده انجام آن هستیم هر چه لازم باشد معتبر باشد و خیلی بیشتر از حد کافی خوب باشد.
من در این تجربه تنها نیستم. کمال گرایی یک چالش فراگیر در بسیاری از صنایع است.
چیزی که رایگان و در دسترس است معمولا نادیده گرفته می شود و ارزان تلقی می شود (حتی اگر بدانیم که چیزی با کیفیت عالی یا بهترین چیزی است که می توانیم داشته باشیم).
ما باید تشخیص دهیم که چه چیزی ما را به سمت بی عیب بودن سوق می دهد یا محرک می کند - و سپس سعی کنیم آن را به طور سالم هدایت کنیم.
یک کمال گرا می خواهد در هر جنبه ای از زندگی خود "بهترین" باشد.
از خود می پرسیم: «در این دنیای ناپایدار و بی شور، شکایت از کمال جویی بیش از حد چیست؟ علاوه بر این، تمام چیزی که می خواهم این است که الهام بخش باشم، درست است؟»
"برای یک کمال گرا، حرکت به سوی استانداردها و اهداف غیرممکن و آسمانی تنها می تواند یک خودشکستگی ابدی باشد که منجر به تنهایی و افسردگی شود."
فیلمنامه کمال گرا برای شکست خود، دیوید دی برنز، روانشناسی امروز
نظرات بیان شده در این مقاله نظرات نویسنده مهمان است و لزوماً سرزمین موتور جستجو نیست. نویسندگان کارکنان در اینجا فهرست شده اند.
زمانی که احساس بی ارزشی یا وحشتناکی می کنیم، سخت کار کردن نه راه حل است و نه درمان.
چه چیزی ممکن است در مورد تلاش برای کمال تا این حد ناقص باشد که برای شیاطین داخلی ما یک کار پیش پا افتاده SEO است؟
من سعی کردم اما بلافاصله بعد از آن، دچار فرسودگی شدید شدم – و حتی 30 سال هم نداشتم!
جدید در زمین موتورهای جستجو
هنگامی که بهترین کار خود را با کمال گرایی ارائه دادیم، جامعه انتظار بیشتری خواهد داشت، فقط به این دلیل که مردم از محتوای عالی لذت می برند (این کاملاً طبیعی است، بدون قصد شوم).
واقعیت این است که یک کمال گرا علاقه ای به تولید کار بی عیب و نقص ندارد. در عوض، آنها فقط سعی می کنند از این باور که افراد وحشتناکی هستند فرار کنند.
به اندازه کافی خوب؟ که متوسط \u200b\u200bاست.
نالایق، مزاحم، کسی که نمی تواند انتظارات را برآورده کند، زشت، شخصی که یک بار توسط والدین یا شخصیتی با قدرت به او گفته می شود «تو می توانی بهتر عمل کنی».